جامعه شناسي ترس |
موفقیت جرج بوش در دور دوم ریاست جمهوری، نتیجه موفقیت های وی در پیشبرد برنامه های اقتصادی نبود. چنانچه به ادعای نامه ای که توسط 400 تن از اقتصاد دانان، از جمله ده تن از برندگان جایزه نوبل، در نشریه نیویورک تایمز به چاپ رسید، سیاست های اقتصادی جرج بوش با پدید آوردن کسری بودجه، بر وخامت اقتصادی جامعه آمریکایی افزود. استیگلیتز یکی از اقتصاددانان برنده جایزه صلح نوبل در گفتگو با بی بی سی گفته است که، بودجه اقتصادی دولت جرج بوش «دیوانه وار» است. موفقیت و پیروزی جرج بوش در دور دوم ریاست جمهوری، مرهون محور قرار دادن سیاست خارجی در تصمیم گیری ها و سیاست داخلی بود. او با محور قرار دادن سه حوزه شرارت، عملا سیاست خارجی را بیش از پیشینیان خود، محور سیا ست داخلی گرداند. دستاویز ساختن سیاست خارجی، چیزی جز دستاویز کردن محورهای ترس نبود. «ترس از تروریسم» و «ترس از بنیادگرایی دینی»، محورهای اساسی بودند که جرج بوش سیاست خارجی و داخلی خود را به مدد آنها پیش برد.
ادامه مطلب |
|
دوشنبه 5 دی 1384 |
نظرات(0) |
|
|
تقدم اقتصاد يا آزادي؟ |
اگر از یک مومن بپرسند که هر گاه مخیر بین دو امرانتخابی بودید، که یکی ناظر به معاد و یکی ناظر به معاش است، کدامیک را انتخاب می کرد؟ قطعا پاسخ خواهد داد ، معاش را صرف معاد خویش خواهم گرداند. اما اگر از او بپرسند برای جامعه چه می پسندید، می گوید: «هر کس که معاش ندارد، معاد نیز ندارد». اگر همین پرسش را از یک فیلسوف اجتماعی و یا از یک روانشناس بپرسید، او شما را به نظریه «آبراهام مازلو» ارجاع می دهد و می گوید: معاش نخستین نیاز انسان است و معاد عالیترین نیاز. او سپس پنج سطح از نیازهای انسان را در یک «هرم سلسله مراتب» شرح می دهد. در کف هرم، نیازهای (زیست شناختی (فیزیولوژیک) انسان قرار دارند و در سطحی بالاتر نیازهای ناشی از امنیت قرار دارند....
ادامه مطلب |
|
دوشنبه 5 دی 1384 |
نظرات(0) |
|
|