چرا بورژوازی در ایران ماهیت تبهکارانه دارد؟ |
بورژوازي ملي در ايران وجود خارجي ندارد. همچنانكه توضيح دادم بورژوازي در ايران داراي ماهيت وابسته و به عبارتي كمپرادور است. زيرا از يك طرف وابسته و سرسپرده و دستپرورده دستگاه سياسي است و از طرف ديگر، نوع سرمايه بورژوازي پيش از آنكه با منابع ملي و با سرشت اقتصاد ملي سازگار باشد، با منافع و منابع سرمايهداري بينالملل سازگار است. ميل و حركت سرمايه از شهرهاي كوچك به مراكز استانها و از مراكز استانها به پايتخت و از آنجا به خارج از كشور، مسير طبيعي سرمايه بورژوازي در ايران است. در دوران پهلويها نيز بنا به آمار (به غير از دو سال آخر كه به جهت انقلاب، خروج سرمايه را نزد بورژوازي توجيه ميكرد)، جريان حركت عمومي سرمايه انتقال از منابع داخلي به منابع خارجي بوده است. بورژوازي در دنياي سرمايهداري ليبرال، يك طبقه مسلط است. همان چيزي كه بدان طبقه سرمايهدار گفته ميشود. اين طبقه يك مرتبه به طبقه سرمايهدار تبديل نشد، بلكه طي دو دوره انقلاب صنعتي (در انگليس) و انقلاب سياسي/ اجتماعي (در فرانسه) بود كه به سرنوشت امروز بورژوازي منجر شد. اگر انقلاب آمريكا را كه به موجب تطور و تغيير در نظام حقوقي و سياسي بوجود آمد، در نظر بگيريم، بورژوازي امروز محصول سه دوره انقلابي است. خود بورژوازي همچنانكه بارها توضيح دادهام در آغاز يك طبقه انقلابي محسوب ميشد. طبقهاي كه از دل طبقه متوسط متولد شد. با نظام ارباب رعيتي مبارزه كرد و مناسبات سلسله مراتبي اشرافيت (آريستوكراتيك) را از ميان برداشت. منشاء ثروت را از زمين و سلسله انساب مادرزادي، از ميان برد و كار و توليد را به منشاء اصلي ثروت برگرداند. نظام اربابي و منزلت ارباب را از آسمان قدسي به زمين خاكي فرو نشاند و سرانجام منزلت هر فرد را به حيث انسانيت او به رسميت شناخت. حقوق ناشي از پيوندهاي خوني و طايفهاي را از ميان برد و هر فرد را به موجب حقوق فردي مسئول رفتار و كردار خويش بازشناساند.
ادامه مطلب |
|
چهارشنبه 11 دی 1392 |
نظرات(0) |
|
|