امتناع از قدرت (3) |
عقل قدرتمدار چون بيرون از حوزه قدرت راه حلي نمي شناسد، معتقد است كه چون حيطه اقتدار دولت تا حد نزديك به تمامت جامعه مدني گسترش يافته است، پس سياست ورزي را بايد در محدوده قدرت تعريف كرد. بيرون از اين محدوده هيچ اثري و فايده اي نمي توان تحصيل كرد. اما در عقل آزاد، به همين دليل معتقد است كه، چون بيرون از مدار آزادي هيچ راه حلي وجود ندارد، و چون اين مدار بنا ندارد تا قلمروه انديشه و انتخاب انسان را در محدوده «جبر بد و بدتر» ببندد، در نتيجه به موجب سيطره مطلقه دولت بر جامعه مدني، كوشش ما را به استنتاج راه حلي بيرون از محدوده دولت، جدي تر مي كند.
ادامه مطلب |
|
شنبه 24 بهمن 1383 |
نظرات(0) |
|
|
امتناع از قدرت (2) |
1- قدرت روش نيست، هدف است. هدفي انتزاعي كه ذهن زور مدار براي خود توجيه مي كند. «بر خلاف آزادي كه از خود داراي وجود است، قدرت از خود وجود ندارد». وجود قدرت، در نتيجه نوع خاصي از روابطي است كه انسان با محيط ايجاد مي كند. روابطي كه انسان را در سه حوزه «خويشتن»، «جامعه» و «طبيعت» از خود بيگانه مي كند. به عبارتي، قدرت حاصل روابط از خود بيگانه اي است كه انسان با خود و يا بيرون از خود ايجاد مي كند. قدرت از خود وجود مستقلي ندارد، زيرا هيچ شكلي از اشكال قدرت را نمي توانيد بدون تصور نوعي از روابط ، در تصور خود بياوريد. ادامه مطلب
ادامه مطلب |
|
یکشنبه 11 بهمن 1383 |
نظرات(0) |
|
|
امتناع از قدرت (1) |
نوشته آقاي تاج زاده پيرامون «امتناع يا امكان سياست ورزي»، حاوي تناقضاتي است كه از چشم قدرت بين اوغافل مانده است. نوشته او داراي سه پيش فرض و يك اصل راهنماست.در پيش فرض نخست، انقلاب مساوي است با خشونت. در پيش فرض دوم، سياست تعريفي بيرون از قدرت نمي يابد ودر نتيجه سياست ورزي چيزي جز امكان قدرت ورزي نيست. و در پيش فرض سوم، ايران همواره از ناحيه ايرانستان تهديد مي شود.
ادامه مطلب |
|
یکشنبه 4 بهمن 1383 |
نظرات(0) |
|
|