رويارويي با اسلام سياسي |
اگر به رشتهاي از تضادها و تعارضات اشاره شود، خواهيم يافت كه جريان تبديل اسلام سنتي به اسلام بنيادگرا و از آنجا تبديل اسلام بنيادگرا به اسلام خشونتگرا و تروريسم، فرآورده يك رشته از تضادها و تعارضها و تبعيضهايي است كه در مناسبات داخلي و خارجي کشورهای مسلمان، به ويژه از بعد از پايان جنگ دوم در وجود آمدهاند. بنابراين اظهار نظر، از يك سو وجود تضادهاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي درون كشورهاي مسلمان، و افزون بر آنها وجود تضادهاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي كه از سوي مناسبات جهاني در روابط بين الملل وجود دارند، ميتوانند در فهرست عوامل گرايش به بنيادگرايي و افراط گرايي محسوب شوند. مضاف بر اين عوامل، بايد توجه داشت كه جامعه ايران هيچگاه بطور جدی شاهد رويارويي روشنفكران با جامعه مسلمانان نبوده است. همانطور كه تاريخ نويسان عصر مشروطيت تا آغاز و پايان نهضت ملي ايران گواهي ميدهند، روشنفكران نه تنها روياروي انديشه ديني برنخواستند، بلكه بسياري از آنها با تمسك به مبادي ديني، جامعه را به آراء خود دعوت مينمودند. فهرستي از روشنفكران آن ايام و آثار آنها نشان ميدهد كه نه تنها اين رويارويي وجود نداشت، بلكه كوششها جهت جلب جامعه مسلمانان به فكر و انديشه ترقي صورت ميگرفت.
ادامه مطلب |
|
دوشنبه 19 بهمن 1388 |
نظرات(0) |
|
|
اسلام سياسي و بنيادگرايي |
بنيادگرايي عبارت است از بسط سنتگرايي از حيطه شخصي به حيطه اجتماعي. به عبارتي، آن دسته از پيروان اديان و آئينهاي مختلف كه با حفظ انديشه سنت گرايي، بنيادهاي ذهني خود را به حيطه اجتماعي تعميم ميدهند، بنيادگرا محسوب ميشوند. در تمام اديان و آئينهاي مختلف، و حتي در آئينهاي ضد ديني مانند ماركسيستهاي ارتدوكس، تا آنجا كه سنتها در حيطه شخصي قرار دارند، با انديشه بنيادگرايي فاصله پيدا ميكنند. اما به محض انتقال اين سنتها به حيطه اجتماعي، جنبه بنيادگرايي پيدا ميكنند. اما چرا سنتگرايي وقتي از حيطه شخصي به حيطه اجتماعي پا ميگذارد، به بنيادگرايي تبديل ميشود؟ به اين دليل ساده كه، سنتگرايي به مجموعه عقايد و باورهايي گفته ميشود كه در يك صورتبندي ثابت (فرماسيون) نقش بستهاند، در حالي كه جامعه با عقايد، سائقها و گرايشهاي مختلفي كه در حال تحول و تطور دائمي است، روبروست. بنيادگرايي به صورتبنديهاي اجتماعي (فرماسيون) و ميزان سازگاري اين صورتبنديها با عقايد خود بي توجه است. طرفداران بنيادگرايي تنها با اين طرز تفكر که داراي مسئوليت شرعي و آئيني هستند، كوشش دارند تا بنيادهاي ذهني خود را بر جامعه اعمال كنند.
ادامه مطلب |
|
یکشنبه 11 بهمن 1388 |
نظرات(2) |
|
|