پالايش زبان در حوزه روشنفكري |
زبان وقتی در قالب بیان ارائه می شود، به ویژه آن دسته از واژه ها که در کنش ها و واکنش های مبارزه و کشمکش های سیاسی و اجتماعی استفاده می شوند، در دو بیان متضاد اظهار می شوند. اگر جایگاه تأثیر واژه ها را منحصر در وضعیت طبقاتی بشناسیم، انتقال یک واژه از یک طبقه به طبقه دیگر، اگر کاملا معنای خود را از دست ندهد، اما با تغییر الحان، در معنی آن تأثیر می گذارد. اما انتقال جایگاه واژه ها از یک بیان به بیان دیگر، در صورتی که کوشش داشته باشیم آن واژه را نه فقط به منزله تعامل کلامی و انتقال گفته ها، بلکه به منزله دفاع از یک بیان و یا یک نظر، به کار گرفته شود، قطعا معنا و مدلول آن دستخوش تغییر اساسی می شود. به عنوان مثال، وقتی واژه هایی چون عدالت، اخلاق، آزادی، برابری، حق ... را در بیان آزادی استفاده می کنیم، دارای همان معنایی نیست که در بیان قدرت استفاده می شود.
ادامه مطلب |
|
یکشنبه 26 اسفند 1386 |
نظرات(0) |
|
|
زبان شناختي بيان آزادي و بيان قدرت |
بیان آزادی و بیان قدرت، نه تنها حوزه های متفاوتی در سیاست، در اقتصاد، در روابط بین الملل و در فرهنگ و هنر ایجاد می کنند، بلکه در قلمروی ادبیات و واژه شناسی نیز، حوزه های مختلفی از ادب و کلام پدید می آورند. پیشتر در دو مقاله حقوق ملی و منافع ملی نشان داده شد که چگونه هر یک از این واژه ها در بیان آزادی و قدرت جایگاهها و معانی متفاوتی پیدا می کنند. همچنین نشان دادیم که بیان آزادی از آن رو که ناظر به حقوق اساسی و مشترک میان بشریت است، به طور جدی در استفاده از واژه «منافع ملی» امتناع می کند. متقابلا بیان قدرت چون ناظر به رابطه سلطه و منافع ویژه است، نمی تواند از واژه «حقوق ملی»استفاده کند. بدین ترتیب یکی از وظایف مهم روشنفکرانی که کوشش دارند تا بیان آزادی را از هر سو و از هر جهت و از هر جنبه از بیان قدرت شفاف کنند، این است که کوشش خود را در منزه کردن واژه ها و نشانه شناسی واژه ها قرار دهند.
ادامه مطلب |
|
چهارشنبه 1 اسفند 1386 |
نظرات(0) |
|
|