آزادي، قدرت و قانون (در پاسخ به دكتر ناصر كاتوزيان) |
این گزاره و ادعا از آقاي دكتر ناصر كاتوزيان که می گوید، «آزادی بدون قدرت هیچ معنا و مفهومی ندارد»، سالب حقوق بسیاری از انسان می شود. زیرا برابر با حقوق ذاتی انسان، هیچ فردی نمی تواند از آزادی خود چشم پوشی کند. برابر با همین حقوق، هیچکس مجاز نیست خود را به بردگی بفروشد. در حالی که گزاره اي كه مدعي آن آقاي كاتوزيان است، به همه افراد ضعیف و فاقد قدرت مجال می دهد تا از آزادی های خود چشم بپوشند، چون فاقد قدرت هستند. ممکن است ادعا شود، افراد ضعیف باید کوشش کنند تا قدرتمند شوند و آزادی خود را بدست بیاورند. اما پرسنده از خود نمی پرسد، که گزینه «افراد ضعیف باید کوشش کنند»، بدون انتخاب «گزینه ذهنی کوشش برای آزاد شدن»، بدون راه حل ها و تفکر کردن، و اینها نیز بدون وجود آزادی در ذات انسان، چه معنی می دهد؟
ادامه مطلب |
|
دوشنبه 23 اردیبهشت 1387 |
نظرات(1) |
|
|
آزادي و رقابت (نقد مهره جادویی لیبرالیزم) |
واژه رقابت با حمل مفاهیمی چون چیرگی، ثنویت، تضاد، تقابل منافع، نابرابری، تا حتی دروغ گفتن و پنهان کردن، در گنجینه واژگان «بیان قدرت» قرار می گیرد. هر گونه استفاده از این واژه و با هر هدف، ساخت بیانی گوینده را به بیان قدرت نزدیک می سازد. جستجوی هدف آزادی و دموکراسی با مضمون رقابت منافات دارد. در کشورهای دموکراسی نیز که وجود دموکراسی را با رقابت جدا ناپذیر می شناسند، بنا به گزارشی که نویسندگان دام جهان گرایی ارائه می دهند، این دو، برادران جدایی ناپذیر خوبی برای یکدیگر نیستند. رقابت اگر برای طبقات قدرتمند دست آوردهایی داشته است، اما برای طبقات فرودست فاجعه آفرین بوده است. آن دست نامرئی که آدم اسمیت از آن یاد می کرد، تا به موجب رقابت همه از آن بهره مند می شوند، عملا توهمی بیش نبود. زیرا آدام اسمیت شرایطی برای رقابت در نظر داشت که تحقق پذیر نبودند.
ادامه مطلب |
|
سهشنبه 3 اردیبهشت 1387 |
نظرات(1) |
|
|