دو گفتار در باب بخشش |
گفتار نخست: در ایامی نه چندان دور خطای بزرگی در حق شخصی مرتکب شدم. این خطا آنقدر بزرگ بود که با یک جنایت و خیانت قابل مقایسه بود. مدتی پیش، این شخص نزد من آمد و گفت : فلانی، تو را بابت آن خیانت و جنایت که در حق من مرتکب شدی ميبخشم، اما خیانت و جنایت تو را هرگز فراموش نخواهم کرد. به او گفتم: این اظهار نظر تو عیناً اظهار نظر نلسون ماندلا است. ماندلا شخصیت بزرگی بود، اما اگر ماندلا هزار اندیشه درست و هزار کردار درستتر در کارنامه او باشد (که هست)، و اگر یک خطا مرتکب شده باشد، همین اظهار نظر اوست. یعنی چه ميبخشی، اما فراموش نميکنی؟ اگر من امروز همانی هستم که دیروز در حق تو مرتکب خیانت و جنایت شدهام، چرا ميبخشی؟ و چرا باید ببخشی؟ و اگر همانی نیستم که دیروز بودم، پس چرا نباید فراموش کنی؟ چرا باید همواره و تا ابد در ذهن تو همانی باشم که اکنون نیستم. هراکلیت فیلسوف یونان باستان معتقد بود، یک نفر نميتواند دوبار در یک رودخانه شنا کند. فردریش انگلس در تکمیل این حرف گفت، "تنها اصل ثابت در جهان، اصل تغییر است". هراکلیت اضافه ميکند، وقتی یک فرد در یک رودخانه شنا ميکند، برای بار دوم نه آن رودخانه، رودخانه قبلی است و نه آن فرد، فرد قبلی است. او و رودخانه هر دو تغییر کردهاند.
ادامه مطلب |
|
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 |
نظرات(0) |
|
|